شهید حرم؛‌ جوان مومن انقلابی؛ عباس دانشگر

شهید حرم؛‌ جوان مومن انقلابی؛ عباس دانشگر

زندگینامه، دلنوشته ها، خاطرات و تصاویر شهید مدافع حرم عباس دانشگر
شهید حرم؛‌ جوان مومن انقلابی؛ عباس دانشگر

شهید حرم؛‌ جوان مومن انقلابی؛ عباس دانشگر

زندگینامه، دلنوشته ها، خاطرات و تصاویر شهید مدافع حرم عباس دانشگر

شهید باقری ها ...

«نابغه»، «درشت‌مغز»، «بسیار باهوش»، «استراتژیست»، «طراح»، «پدر جنگ در سپاه» و...

عناوینی ست که صاحب نظران دفاع مقدس به فرمانده جوان آن دوران میدهند.


شهادت زود هنگام حسن باقری، فرماندهان و طراحان جنگ را در غم از دست دادن یک نابغه جنگی فرو برد. او در منطقه فکه در حین شناسایی و آماده‌سازی برای عملیات والفجر مقدماتی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و شهید شد؛ کسی که اگر بیشتر زنده می ماند شاید مسیر تحولات جنگ تغییر میکرد.


شهید حسن باقری با آنکه فقط ۲۸ ماه در جنگ 8 ساله حضور داشت اما کارنامه‌ای باز روبه‌روی نسل جوان امروز گشوده دارد که می‌توان با مقایسه تطبیقی میان آن و توانمندی‌های نسل فعلی در جستجوی معبرهایی برای جوان‌گرایی در عرصه‌های اجتماعی و  سیاسی امروز کشور بود.

حسن باقری منشأ تحولی بزرگ در سازمان رزم سپاه بود و توانست با ایجاد تعمیق و توسعه اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران، پایه‌گذار اندیشه و تفکر بومی‌ای باشد که نتیجه آن تحقق آرزویی بود که داشت و البته در زمان اوج گرفتن آن، خودش غایب بود.


آن آرزو این بود: "باید شیوه جنگ را تغییر دهیم".

آرزویی که سال ها بعد، شهید عباس دانشگر هم آن را در تیررس هر روزه ی چشمانش و با دست خط خودش نوشته بود:


دست نوشته ی شهید عباس دانشگر روی تخته وایت برد اتاق محل کارش

(جمله معروف شهید حسن باقری: باید به خود جرات داد که این نوع جنگیدن به درد نمیخورد؛ باید استراتژی در این جنگ عوض شود.) 

مدینة النبل ...


قسمتی از زندگی نامه شهید :

روزهای پایانی مأموریت او بود...

مدت پنجاه روز در محور های متعدد درگیری در نقش فرماندهی گروهان در کنار گروهی از شیعیان نبل و الزهرا ( دو شهر در سوریه) و جمعی از گروه النجبای عراق مجاهدت کرد و در سخت ترین شرایط در نزدیکی دشمن دلاورانه جنگید.

دوستان سوری و عراقی اش به او علاقه مند شده بودند و حتی یکی از آنها انگشترش را به عباس هدیه داده بود.

از روحیات و رفتارش در میدان نبرد (که بعد از شهادت، دوستانش نقل کردند) مشخص شده بود که  عباس خود را آماده شهادت کرده بود.

شهادت در وقت اضافه ...


... پاسداران خورشید ...

گفتگو با برادر شهید؛  هفته نامه صبح صادق

شماره 761 صفحه 11 مورخ دوشنبه 18 مرداد 95

(برای بزرگنمایی روی عکس کلیک کنید)

"عباس، جوان مومن انقلابی"


نحـــــوه به شهــــــــــادت رسیدن
شهید عبـــــــاس دانشــــــگر
از زبان ســـــردار اباذری :


"عباس بین در و دیوار سوخت"
وقتی که اباذری هم کم آورد...
تقصیر نداشت ،عباس پنج سال، همیشه کنارش بود...
اباذری راز را فاش کرد، راز شهادت عباس را...
آخر میگویند تنها اباذری جسم پاره پاره عباس را دید.
اباذری میگفت بچه ها رو قبل رفتن جمع کردم تو اتاقم گفتم ۱۰نفرید مطمئن باشید که ۲ تا ۳ نفرتون یا شهید میشن یا مجروح...
گذشت... گفت از این جمع همشون هم قسم شده بودن که عباس رو عملیات ها نبرن و کلا مواظبش باشن
این آخرین بار هم خطی که اینا بودن کلا ۸ یا ۹ نَفَر از بچه های دانشگاه امام حسین بودن که عباس خبر دار میشه بچه ها وضعیتشون خوب نیست.
عباس و یه نَفَر دیگه با ماشین میرن جلو، یه جایی کنار دیوار پارک میکنه. 
وقتی خواستن بیان پایین، با موشک ضد تانک ماشین رو میزنن، تا پیاده بشه "بین در و دیوار" نارنجک منفجر میشه و میسوزه.
حاجی گریه میکرد ،شونه هاش میلرزید...حاجی گفت من جنازشو دیدم
نه پهلو مونده بود...نه صورت... نه چشم...عباس خوش سیما بود،... سیمای قشنگشم گذاشت و رفت
آره حقش بود مثل زهرا (س) شهید بشه ،تو آتیش ،بین در و دیوار با پهلو و صورت زخمی
حاجی براش اسم گذاشت:       "عباس، جوان مومن انقلابی"


منبع: مشرق نیوز به نقل از دفاع پرس